در زندگى امامان نيز, گردشگريهاى ثمربخش و سازنده بسيار ديده مى شود و جامعه اسلامى معاصر آنان از سير و سفر براى رشد كمالات انسانى و غنى ساختن فرهنگ جامعه بهره مى بردند. از ياوران امام زمان به عنوان (المرابط السياح)28 مجاهدان جهانگرد ياد شده كه نشانگر آن است كه حكومت جهان و كارگزارى مليتها و هماهنگى فرهنگهايى گوناگون آشنايى عميق با تاريخ و جغرافيا و فرهنگها را ايجاب مى كند و ياران امام با گردش در كرانه هاى جهان خود رابراى خدمت به اسلام آماده مى سازند.
ديدار با علماى ملل ونحل:
در روايتى امام صادق(ع) فرموده است: امام حسن مجتبى در زمان حكومت اميرمؤمنان, به خواهش سلطان روم براى تحقيق پيرامون پاره اى مسائل كلامى ميان اسلام و مسيحيت به روم سفر كرد. امام در اين سياحت پاره اى از عقايد اسلام را براى ترسايان رومى برشمرد. حاكم روم, پيكره هايى از پيامبران و كشورگشايان گذشته بشريت راكه نياكان او به يادگار داشتند, به حضرت نشان داد و خواهان شناسايى آنان شد. امام يكايك آن پيكره ها را شناسايى كرد. اين سفر تاثير بسيارى در نگرش روميان نسبت به اسلام علوى به جاى گذاشت.
امام باقر(ع) نيز در زمانى كه به فرمان هشام بن عبدالملك از مدينه به شام رفت, از فرصتهاى به دست آمده استفاده فراوان برد و در گوشه و كنار آن سرزمين به گشت وگذار پرداخت.
امام باقر به همراه امام صادق(ع) در آن جا به ميان مردم مى رفت و به آنان كه سالها از تماس با خاندان رسالت محروم بودند, آگاهى مى بخشيد.
روزى امام در ميان شاميان نشسته و به پرسشهاى آنان پاسخ مى داد, ديد گروهى از ترسايان به سويى در حركتند.
گفته شد آنان در اين كوهسار دانشمند بزرگى دارند كه ياران حواريون عيسى را درك كرده است و سالى يك بار به پيش او رفته و مشكلات خود را از او مى پرسند.
امام فرمود: بايد به نزد او برويم. سپس حضرت لباسى مانند نصارا پوشيد و سررا با لباس خود پوشاند و به طور ناشناس در ميان ترسايان بر آن عالم مسيحى وارد شد.
آن دانا مرد كه از پيرى ابروانش به روى ديدگانش فرو افتاده بود, درجمع مردم امام را ناآشنا تشخيص داد و پس از آن كه دانست او از ترسايان نيست, پرسشهايى را با امام در ميان گذاشت و پاسخ شنيد.
سپس امام پرسشهايى را از او كرد كه وى در جواب فرو ماند. اين گفت وگو, در روان حقيقت جوى آن پير جهانديده تاثير مثبتى بر جاى گذاشت. به گزارشى به دست امام مسلمان شد.
در دوره بنى عباس, سفر براى مذاكره علمى و ديدار علماى مذاهب و اديان با يكديگر رايج بود. در زمان هارون گروهى از دانشمندان اسلامى براى ديدار و مذاكره مذهبى به يكى از كشورهاى غيرمسلمان سفر كرده اند.