معرفی وبلاگ
شیراز را به تخت‌جمشید و حافظیه و شاهچراغش می‌شناسیم، یزد را به بادگیرهای سرو مانندش، اصفهان را به زنده‌رود كم‌آبش، به میدان نقش جهان دود گرفته و به چهل‌ستون شگفتش و تبریز را هم به بازار رویایی‌اش؛ اما بسیاری از دیدنی‌های این شهرها پشت برخی ناشناخته های میهن عزیزمان پنهان شده‌ است. این جاذبه‌ها گاهی آنقدر شگفت‌ است كه نه‌تنها با جاذبه‌های مشهور آن قدرت برابری دارد، بلكه بسیاری از آنها كهن‌تر و عظیم‌تر و زیباتر هستند. سعی داریم تا شما را با این جاذبه ها آشنا سازیم.
موضوعات مطالب
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 336854
تعداد نوشته ها : 107
تعداد نظرات : 5
Rss
طراح قالب
بـــــوق بــــــــوق ایران
على(ع) و گردشگرى 4

استفاده از تجربه هاى ديگران:

على(ع) به سير حوادث بشر, تاريخ پيامبران گذشته علاقه مند بود. اخبار آنان را از دانايان پيش از خود مى پرسيد. امام فرزندش حسن(ع) را به كاوش در رويدادهاى گذشتگان و استفاده از تجربه هاى آنان دعوت كرده است. آن حضرت در سياحتها تلاش مى كرد از تجربه هاى سياسى و اجتماعى ملتهاى ديگر با خبر گردد و از آن در زندگى استفاده كند.

از جمله:
ديدار با نويسنده ويژه انوشيروان:

از رخدادهاى سفر على(ع) به نهروان ديدار با نويسنده ويژه انوشيروان پادشاه پرآوازه ساسانى بود. امام با خبر شد يكى از نويسندگان دربارساسانى زنده است و آگاهيهاى سودمندى از تاريخ و سياست دارد. او را كه داراى هوش سرشار, ولى از ديده محروم بود, به نزد امام آوردند. نامش جميل بود.امام از او پرسيد:

انسان چگونه بايد زندگى كند و رفتارش بهتر است چگونه باشد؟

او گفت: بهتر است دوستانش اندك و دشمنانش بسيار باشد.

امام فرمود: سخنى نو مى شنوم. مردم بر اين همداستانند كه دوستان اگر بيش تر باشند بهتر است.

جميل گفت: واقعيت برخلاف گمان مردم است. دوستان زمانى كه جملگى براى برآوردن نياز انسان در كوشش اند, به درستى كار را به انجام نمى رسانند. گذشتگان گفته اند: از بسيارى ملاحان كشتى غرق گردد.

امام فرمود: آن را تجربه كرده ام. درست است. فايده بسيارى دشمنان كدام است؟

گفت: دشمنان كه بسيار باشند آدمى همواره مواظب خويش است, تا كار او دستاويز آنان قرار نگيرد و از خطر مصون ماند.

امام سخن او را پسنديد.

دوشنبه 1390/8/23
على(ع) و گردشگرى 3

سفر بـه بـابل:

بـابل, يكـى از خاستگاههاى تمدن جهان باستان بوده كه ساليان دراز حكومت گران بر بين النهرين و مناطق اطراف اين شهر را مركز حكومت خود قرار داده بوده اند. نمرود, طاغوت معاصر ابراهيم خليل, در اين شهر زندگى مى كرده و ابراهيم مبارزه عليه بت پرستى و ستم را از اين نقطه آغاز كرده است. با گذشت هزاران سال هنوز آثار بسيارى از تمدن نابود شده بابل در عراق پا بر جاست و جهانگردان از آن ديدن مى كنند.

على(ع) پس از نبرد نهروان به سرزمين بابل آمد و در آن جا سپاهيان خود را به موقعيت جغرافيايى و سرگذشت ساكنان گذشته آن توجه داد و پايان گناه و فساد را به عيان به رزمندگان همراهش نماياند.

جويرة بن مسهر گويد:

(با اميرمؤمنان(ع) در جنگ نهروان به سرزمين بابل آمديم. امام از مركب فرود آمد و گفت:

اى مردم اين سرزمين نفرين شده و سه بار در روزگار ويران شده است. يكى از شهرهاى زير و رو شده كه در قرآن از آن ياد شده23 همين سرزمين است. در اين زمين بت پرستيده شده و سزاوار پيامبر و وصيِّ او نيست, در آن نماز گزارد. سپس حضرت از آن جا به كنارى رفتند و نماز گزاردند.)

يکشنبه 1390/8/22
على(ع) و گردشگرى 2

ديدن از براثا:

براثا قريه اى بود قديمى در غرب بغداد, كه آوازه آن به پيش از اسلام مى رسيد. براثا پيش از اسلام جايگاه عبادت مؤمنان بوده و بزرگانى چون ابراهيم خليل و عيسى و مادرش مريم(ع) در آن جايگاه تردد داشته اند.

منابع شيعى و سنى حكايت از آن دارد كه على(ع) دربازگشت از نبرد نهروان در سال 37هـ.ق. درنزديكى براثا در حمامى غسل كرده و در آن نماز خوانده است.

امام سجاد(ع) در اين باره فرموده است:

(حضرت امير(ع) پس از جنگ با خوارج, با سپاه به اين سرزمين آمد. از نام آن سرزمين پرسيد. گفتند زوراء. حضرت [با توجه به سابقه اى كه از آن درنظر داشت] فرمود: از آن دورى كنيد. پس از اندكى راهپيمايى, صومعه اى نمايان شد كه راهبى سالها در آن عبادت مى كرد. حضرت پياده شد. راهب به ديدار امام آمد و گفت: اين جايگاه بزرگى است و عيسى و مادرش در اين جا نماز گزارده اند. سپس حضرت در نزديكى آن به كاوش پرداختند با پاى مبارك خاك را كنار زدند چشمه اى آشكار شد. امام گفتند: اين همان چشمه مريم است. به فرمان امام پس از هفده زراع خاك را پس زدند سنگ سپيدى نمايان شد. فرمود: اين همان سنگى است كه مريم عيسى را بر آن نهاد. حضرت به روى سنگ مشغول نماز شد و خيمه خود را بر آن نصب كرد. امام و سپاهيان چهار روز در سرزمين براثا درنگ كردند.)

در گزارش ديگر آمده كه حضرت به راهب گفت:

(ابراهيم خليل نيز در اين جايگاه نماز گزارده است.)


شنبه 1390/8/21
علامه سيد محمد بن عقيل بن عبدالله

علامه سيد محمد بن عقيل بن عبدالله (1279 ـ 1350هـ.ق)



در سال 1279 هـ. ق در شهر مسيله از شهرهاى حضرموت ديده به جهان گشود. نزد پدر و علماء حضرموت مقدمات علوم و فقه را فرا گرفت. پس از مطالعه بسيار و رشد علمى, از حضرموت به قصد تبليغ و ترويج دين به سنگاپور, جاوه (جزيره اى در اندلس) سفر كرد. در تاريخ 1296هـ.ق وارد سنگاپور شد. براى امرار معاش به تجارت پرداخت, با نظمى كه در زندگى داشت از اوقات خود بيش ترين استفاده را مى برد. با مطالعه فراوان به درجات عالى علمى رسيد. در سنگاپور, مجلس مشاوره اسلامى را پايه گذارى كرد. اين مجلس احكام اسلام را برابر مذاهب فقهى مسلمانان اجرا مى كرد. افزون بر اين, جمعيت اسلامى, مجله, روزنامه عربى و مدرسه عربى دينى بنا نهاد. از آن جا سفرى به مكه داشت و بارها جهت سير و سياحت به هند, ژاپن و چين به مسافرت پرداخت و روسيه را تا آخرين نقطه جغرافيايى آن درنورديد. سفرى هم به كشورهاى اروپايى, فرانسه, آلمان داشت. در اين سفر, به هنگام گردهمآيى تجارى, در يك خطبه و سخنرانى بسيار پرمحتوا و پرهيجان, ويژگيهاى مكتب اسلام را برشمرد و شرحى از زندگى پيامبر اكرم(ص) ارائه داد.

بارها به عراق, سوريه, مصر سفر كرد. وى, اثر ارزشمند (النصايح الكافيه لمن يتولى معاويه) را در سفر سنگاپور نگاشت.

چهارشنبه 1390/8/18
سيد هبة الدين شهرستانى

روز سه شنبه 24 رجب سال 1301هـ.ق در سامرا ديده به جهان گشود. وى از رجال علم و روشنفكر جامعه شيعه است كه در دو حوزه بلند آوازه سامرا و نجف به مدارج عالى علمى دست يافت. وى در جهت تبليغ ونشر اسلام به تلاشهاى علمى, فرهنگى, سخنرانيهاى روشنگر درجامعه عراق همّت گماشت. افزون بر اين, دررمضان سال 1330هـ.ق. براى گسترش معارف دين و تبليغ اسلام به كشورها و شهرهاى زيادى از جمله: سوريه, لبنان, مصر, حجاز, يمن, هند, عمان , ايران, و بوشهر, مسقط, عدن, حديده, مكه مكرمه, بمبئى, كراچى, كلكته, بطنه, بنارس, اللّه آباد, لكنهو, فيض آباد و… سفركرد. در اين سفرها با چهره هاى برجسته علمى وسرشناس مسلمان ديدار و گفت وگو داشت. و در خطابه و سخنرانيها, بر عزت اسلام اصلاح جوامع اسلامى, محور بودن قرآن و سنت, تكيه مى كرد.

شهرستانى در سال 1332هـ.ق. به نجف بازگشت و به كارهاى علمى, مطبوعاتى, فرهنگى بيدارگرى نسل جوان و نگارش پرداخت و در ضمن, در نهضت عراق نقش فعّال داشت. وى در سال 26 شوال 1386هـ.ق ديده از جهان فرو بست.


سه شنبه 1390/8/17
X